معاملات کوتاه مدت فارکس می تواند یک فرآیند هیجان انگیز، اما پرخطر باشد. استراتژی های مختلفی وجود دارند که ریشه در تحلیل تکنیکال دارند تا از روندهای محلی کوتاه مدت و معکوس ها استفاده کنند.
معاملات کوتاه مدت فارکس می تواند یک فرآیند هیجان انگیز، اما پرخطر باشد. استراتژی های مختلفی وجود دارند که ریشه در تحلیل تکنیکال دارند تا از روندهای محلی کوتاه مدت و معکوس ها استفاده کنند.
یکی از این راهکارها، اسکالپینگ است. استراتژی Scalping در FX بسیار محبوب است.
استراتژی های معاملاتی فارکس اسکالپینگ برای افرادی است که می توانند زمان بیشتری را با مانیتور خود بگذرانند، انگشتان سریعی داشته باشند و بتوانند سریع تصمیم بگیرند. اسکالپرها تعداد معامله گران بیشتری را نسبت به تریدرهای سوئینگ و موقعیت قرار می دهند، به همین دلیل است که اندازه هر معامله کوچکتر است. ریسک ها در بسیاری از معاملات پخش می شوند و داشتن یک استراتژی اسکالپینگ سودآور برای موفقیت بسیار مهم است.
اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی روزانه بسیار پرخطر است که به شاخص های فنی برای شناسایی سریع روندهای کوتاه مدت در بازار برای ورود به بازار متکی است. اسکالپینگ نیاز به نظم و انضباط بالایی دارد و بسیاری از معامله گران با تجربه از الگوریتم هایی برای خودکارسازی معاملات معمولی استفاده می کنند.
اسکالپینگ حاشیه سود بالایی را ارائه نمی دهد و یک معامله ممکن است تنها چند دقیقه طول بکشد، به این معنی که معامله گران می توانند در صورت امکان بیش از صد معامله در روز انجام دهند. چند عامل کلیدی می تواند موفقیت یک استراتژی اسکالپینگ را تعیین کند و چندین زیرمجموعه از اسکالپینگ در طول سال ها ظهور کرده است.
شکست ها حرکت های ناگهانی قیمت هستند و فرصت های سود قابل توجهی را در بازار ایجاد می کنند. اغلب، شکستها پس از یک بازار بیثبات اتفاق میافتد که برای مدتی قبل از شروع حرکت بزرگ در هر جهت، به سمتی معامله میشود. کلید یک استراتژی شکست موفق، شناسایی نقاط شکست قبل از وقوع است. هنگامی که بازار در حال ادغام است، با استفاده از شاخص های فنی، مانند باندهای بولینگر و نمودارهای کندل استیک ژاپنی، معامله گران می توانند نقاط تثبیت و شکست را تشخیص دهند و معاملات سودآوری انجام دهند. استفاده از دستورات توقف ضرر هنگام ثبت سفارش با استفاده از این استراتژی بسیار مهم است.
معکوس شدن چیزی است که زمانی اتفاق می افتد که یک روند حاکم بر بازار به سمت مخالف تغییر مسیر دهد. معکوسها معمولاً با اصلاحات انجام میشوند که تغییرات مقیاس کوچکتری در جهت قیمت هستند. پیشبینی معکوسها میتواند دشوار باشد، زیرا نیاز به شناسایی صحیح قیمتها در هر خط روند معین و یافتن نقاط حمایت و مقاومت برای ارزیابی صحیح نقاط ورود و خروج دارد. نکته کلیدی در استراتژی های معکوس، یافتن عقب نشینی های کوتاه مدت و کسب سودهای کوچک است. اسیلاتورهای مومنتوم اغلب در استراتژی های معکوس استفاده می شوند. نوسانگرهای تصادفی، به ویژه، می توانند بسیار مفید باشند، زیرا آنها سرعت قیمت را اندازه می گیرند که می تواند برای شناسایی تغییرات روند در بازار استفاده شود.
میانگین های متحرک را می توان در استراتژی های بازگشت میانگین استفاده کرد. بازارهای چرخشی در محدودههای ناهمواری که توسط سطوح حمایت و مقاومت تعریف شدهاند، عمل میکنند. در استراتژیهای بازگشت، معاملهگران بر اساس سطوح حمایت و مقاومت شناساییشده، بالاترین نقطه را میفروشند و کمترین را میخرند. نکته کلیدی این است که میانگین بالاترین و پایین ترین نقاط را پیدا کنید و در امتداد آن خطوط قیمت برای کسب سود افزایشی معامله کنید. بر خلاف سایر استراتژیهای اسکالپینگ، برگشتها به جای افزایش نوسانات، از نبود حرکت در بازار سود میبرند.
اندیکاتورهای مختلف بر اساس استراتژی انتخاب شده توسط معامله گران در اسکالپینگ مفید هستند. اندیکاتورهایی مانند باندهای بولینگر، نوسان سازهای تصادفی، میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی شاخص هایی هستند که اغلب توسط معامله گران روزانه استفاده می شوند:
بهترین زمان برای اسکالپینگ فارکس به ارز معامله شده بستگی دارد. به طور کلی، بهترین زمان برای اسکالپ یا معاملات فارکس به طور کلی، در طول جلسات معاملات لندن و نیویورک است، زیرا بازارها نقدشونده ترین هستند و اسپردها کمترین میزان را دارند.
استراتژیهای اسکالپینگ که معاملهگران FX استفاده میکنند، زمانی که اسپرد خیلی زیاد است، کار نمیکند. به همین دلیل است که معامله گران باید هنگام برنامه ریزی ساعات معاملاتی خود، نقدینگی را در نظر بگیرند.
اسکالپینگ مزایا و معایب خود را به همراه دارد و برای معامله گران مهم است که این عوامل را قبل از به کارگیری چنین استراتژی هایی در روال معاملات روزانه خود تجزیه و تحلیل کنند. درک استراتژی های اسکالپینگ برای معامله گران FX آسان است، با این حال، پیروی از قوانین ساده نیست زیرا به نظم و انضباط نیاز دارد.
برای درک فرآیند اسکالپینگ و نحوه عملکرد آن در زندگی واقعی، میتوانیم به مثال استراتژیهای اسکالپینگ نگاهی بیندازیم.
بیایید فرض کنیم یک معامله گر به نمودار EUR/USD نگاه می کند و متوجه تثبیت قیمت در نمودار 30 دقیقه ای می شود. با توجه به این تلفیق، معامله گر تصمیم می گیرد که احتمال وقوع شکست وجود دارد. معامله گر از باندهای بولینگر برای ارزیابی نوسانات استفاده می کند. هنگامی که باندها سفت هستند، این می تواند نشانه یک شکست قریب الوقوع باشد. قیمت بارها به سقف 0.9900 رسیده است، بنابراین معاملهگر فرض میکند که ممکن است یک شکست صعودی در کارتها وجود داشته باشد، بنابراین آنها اسکالپ زیر را به کار میگیرند:
این به معامله گر نسبت ریسک در مقابل پاداش 1:1 می دهد. اگر قیمت به بالاتر از آن برسد، معامله گر 6 پیپ سود خواهد داشت.
یک معامله گر به نمودار GBP/USD نگاه می کند و از RSI برای تجزیه و تحلیل اینکه آیا این جفت بیش از حد خرید شده یا بیش از حد فروش است استفاده می کند. قیمت به 1.1300 فشار می آورد و RSI 85 را نشان می دهد، به این معنی که این جفت بیش از حد خرید شده است. آن معامله گر موقعیت های خود را آماده می کند:
این به معامله گر نسبت ریسک در مقابل پاداش 1:1 می دهد. یک عقب نشینی از محدوده 1.1300 تنها چیزی است که برای ایجاد یک بازگشت سودآور لازم است.
یک معامله گر در حال مشاهده جفت USD/CHF است و می بیند که قیمت برای چند ساعت بین 0.9825 و 0.9850 شناور بوده است. معامله گر استراتژی خود را به شرح زیر به کار می گیرد:
معاملهگر در هر دو مورد نسبت ریسک به پاداش 1:1 را دریافت میکند و توقف ضررها میتوانند به سرعت کاهش سرمایه را محدود کنند.
اسکالپرها معمولاً بسته به استراتژی موقعیت خود را برای کمتر از یک دقیقه یا چندین دقیقه نگه می دارند. این به معاملهگران اسکالپینگ این امکان را میدهد که دهها سفارش در روز انجام دهند. استراتژی های FX scalping برای بهره مندی از نوسانات قیمت کوچکتر ایجاد شده اند.
اینکه چقدر می توانید درآمد داشته باشید به عوامل مختلفی بستگی دارد. برخی از معامله گران از اسکالپینگ سود نمی برند در حالی که برخی دیگر از آن سود می برند. در رابطه با سایر استراتژیها، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه مجسمهسازی سودآورتر از معاملات موقعیتی است، وجود ندارد. بله، اسکالپرها سفارش های بیشتری می دهند، اما معامله گران موقعیت زمان بیشتری را صرف یافتن معاملات با احتمال بالا با نسبت ریسک به پاداش می کنند.
بهترین زمان برای استفاده از استراتژی های اسکالپینگ در جلسات معاملات لندن و نیویورک است. هر دو جلسه بسیار فعال هستند و به معامله گران نقدینگی عالی و اسپرد محدود می دهند. در معاملات روزانه، نقدینگی بالا ضروری است.